این روزها با چیزهای عجیب غریبی از خودم رو به رو هستم 

رو به رو . رخ به رخ . شاخ به شاخ! 

اون قدر که توان حرف زدن ازم گرفته شده 

.

.

امروز بعد مدت ها ازون روزها بود که دو سه بشکه اشک ریختم

من یه مدل گریه کردن دارم که خیلی جدی مطمئنم کسی از اطرافیانم ندیده

یعنی ولدمورت هم ببینه میشینه های های گریه می کنه باهام 

نمی دونم چرا و اینجوری هم هست که شروع بشه دیگه تموم شدنش با خداس

خبر فوت اون آشنامون و چیزهای دیگه با هم دست به دست داد تا من یه دلی از عزا دربیارم و ژاپنی وارانه دریاچه ای بسازم

.

.

پارسال که خیلی بیشتر ، سال قبلش بیشترتر  

.

.

کارها رو پیش می برونم و زندگی رو با چنگ و دندون . 

.

.

این روزها می گذره 

وقتی دوده می پره 

وقتی تازه می فهمی 

چی زندگی بهتره 

چرا زندگی بهتره . 

.

.

این آهنگ جدید سوگند و زخمی ، واقعا منو زخمی کرده! عالیه . 

.

.

قصه نیست 

ولی می برتت توی خواب 

یه خواب سبک 

انگار ول شدی روی آب .

.

.

فعلا نمی تونم راجع به چیزایی که باهاشون درباره خودم شاخ به شاخ شدم بنویسم . فکر نکنم به این زودی ها بتونم

.

.

دلم یه تنوع جدید میخواد . یه چیزی که یه خورده ریتم زندگیمو عوض کنه و بتونم به حاشیه امنش فرار کنم. حاشیه امنی که دست خودم باشه. هم تنوع باشه هم امن! اصن این دوتا می گنجن باهم یه جا؟ 

.

‌.

چرا زندگی بهتره 

چرا زندگی بهتره 

بذار آروم بگیرم

بذار روزهام بگذره . ❤ 

.

.

رد بدی بزنی زیر همه باورها

بزنی مثل گاو شاخ زیر عادت ها

بزنی از ریشه خورد شه اصالتات

پوست بنداری عوض شه حالت ها

ببری بری .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها