هی با خودم میگم خب داره وضعیت عادی میشه 

بعد می بینم عه نمیشه 

چرا؟ 



× خب خداروشکر این چهار روز تموم شد و از فردا از صبح تا شب نیستم باز 


+ اون وقت ایشان میخواد بشینه خونه به کارهای مورد علاقه ش برسه و به روحش استراحت بده

واقعا روح چیست؟؟ 

علاقه چیست؟؟ 

عمرا .

اگه می تونستی بشینی که اون موقع دنبال کار نمی رفتی 


× . 


+ هی زندگی زندگی زندگی 

به قول ننه مرحوم . زندگی نامناسب زندگی نامناسب . 


چرا اینجا خارج نیست؟ 

هی میام فکر کنم فرق نداره

ولی باز می بینم فرق داره نه فرق داره 


× یعنی آخرش چیزی ازمون می مونه روزگار که بیارزه؟


+ آدم دیگه واقعا نمی دونه چی بگه 

من که یکی از الهه های پیچش هستم دیگه کم آوردم انصافا


× چه قدر از صبح نوشتم و پست نشد 

انگار همه چیو گفتم


توی عکس گردیام یه متن جالبی یافتم : 


My home is in heaven

Im just traveling through this world 


یعنی عاشقش شدم . خود منم :/ 


مشخصات

آخرین جستجو ها